والعصر


تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

والعصر



  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

  • جستجو


    موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • یاری
  • رسم عاشقی
  • درس های زندگی

  •   فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
  • RSS چیست؟
     
    « عاشقانه های مهدی
    آ تش به اختیاریم »

       
      غربت هزارساله    

    ✍ و…..

    هجدهمین سحر رمضان، “دردناک ترین” ساعات این ضیافت است…
     ❄️آسمان و زمین، عجیــب بوی درد گرفته اند.

    میدانی…. ؛

    شق القمری در کوفه، درپيش است، 

    که بر غربت هزار ساله تو، تلنبار شده است.
    ❄️بی قراری، جان مرا به آتش کشانده است… 

    حِصن حَصین زمین، آماده پرواز می شود.

    و این اولین بار است که شیعه، درد یتیمی را به جان خویش، می خرد!

     

    تصور دردهای فردا، استخوان سوز است!

    عـلـی، با همه هیبتی که آسمان را به تعظیم واداشته است، به محرابی میرود، که قرار است، ماه را در آن بشکافند. 

    وای، که درد این ثانیه ها، پای قلمم را لنگ می کند!
    ❄️یوسفم… 

    من نخستین بار، بوی درد را از مشام رمضان، ادراک کرده ام. 

    علــی… همه پناه من… و همه پناه اهل زمین و آسمان است. 

    من؛ بی علی، هزار بار، یتیمی را تجربه کرده ام.
    ❄️فاجعه ایست رمضان های بدون تو! 

    نميدانیم… بر کدامین درد، شکیبایی پیشه کنیم؟ 

    بر هیبت آنکس، که از دست میدهیم،

    یا بر غربت آنکس که بدستش نمی آوریم؟ 
    ❄️تو بگو….. 

    شیعه چند سال دیگر، به تحمل این درد، محکوم است؟ 
    لیلةالقـــ✨ـدر در پیش است… 

    و مـــن.. 

    فقط یک نشانی از پیراهنت، می خواهم! 

    تقدیر مرا، به همین یک نشان زیبابود.

    موضوعات: درس های زندگی  لینک ثابت [سه شنبه 1396-03-23] [ 05:21:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...

      فید نظر برای این مطلب

     
    •  خانه  
    •  تماس   
    •  ورود