والعصر


تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

والعصر



  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

  • جستجو


    موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • یاری
  • رسم عاشقی
  • درس های زندگی

  •   فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
  • RSS چیست؟
     
       
      شعرمهدوی    

    بيا نگاه تو از هر بهار زيباترز ماه روشن شب هاي تار زيباتر

    شکفتن گل اگر انتهاي زيبايي ست

    تبسم تو بسي بي شمار زيباتر

    اگر به چشم ببينم هزار فصل بهار

    يکي کنار تو … از صد هزار زيباتر!

    و خط به خط غزلم منتظر نشسته تو را

    که نيست حالتي از انتظار زيباتر

    طلوع سبز تو از پشت کوه ها زيباست

    شکوه آمدنت در غبار زيباتر

    براي آينه ماندن قرار لازم نيست

    که هر چه دل بشود بي قرار زيباتر

    هواي ديدنتان را اگر به سر دارم

    نصيب من شود از روي دار زيباتر!

    صفاي هرقدمت…! من دگر چه مي خواهم؟

    کدام لحظه ز ديدار يار زيباتر؟

    و خط به خط غزلم معتبر به نام شماست

    و چيست ديگر از اين اعتبار زيباتر…!؟

    موضوعات: درس های زندگی  لینک ثابت [دوشنبه 1395-12-30] [ 11:12:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      سال نومبارک    

    ‍ 🌹يامقلب،قلب من در دست توست
    🌹يامحول،حال من سرمست توست
    🌹كن تو تدبيري كه در ليل و نهار

    حال قلب من شود همچون بهار
    🌹يامقلب،قلب او را شاد كن

    يامدبر، خانه اش آباد كن
    🌹يامحول،احسن الحالش نما

    از بديها فارغ البالش نما
    🍀خدايا: رحمتت را در روزهاي آخرسال

     برڪسانيڪه برايم عزيزند جاري ڪن

    ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج

    موضوعات: درس های زندگی  لینک ثابت  [ 10:55:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      سخنی ناب    

    ب.
    ✍️ امـــــام علـــی (ع) فـرمـودنـد :

    دورترین‌حالتی که بنده ازخدا دارد این است 

    که تمام همت وتوجهش به پر کردن شکمش 

    و استفاده از شهوت جنسی اش باشد …

    “خصال الصدوق ص۱۰”

                                       🌴🌴
    گناهکار خندانی که به گناه خود اعتراف دارد

    و شرمنده خـــداست از شخص عبادت کننده

    گریانی که به عـمل خــود بر پروردگار مغرور 

    گشته بهتر است …

    “طرائف الحکم ج1 ص۳۶۴”

                                        🌴🌴
    برترین پاسخ به ابله خــــاموشی و سکوت 

    است و سخــــت ترین سرزنش و نکوهش 

    خردمند و عاقل کنایه زدن به اوست … 

    “غررالحکم ص۷۱ “

    موضوعات: درس های زندگی  لینک ثابت  [ 10:53:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      غیبت طولانی    

    ♨️ طولانی شدن غیبت و یاس مردم 🔍
    ✍🏻علت ناامیدی و سرگردانی آنها ریشه در معنای #انتظار دارد؛ 
    ⚠️انتظار امام زمان علیه السلام به معنای دست روی دست گذاشتن و چشم به در دوختن و حسرت خوردن نیست.
    👆🏻این #انتظار، شبیه انتظار عده ای از خداوند است که بدون هیچ گونه تلاشی می خواهند وضعیت آنها را از بد به خوب، از نیازمندی به بی نیازی، از ناتوانی به توانایی و از شکست به پیروزی تغییر یابد. 
    ⛔️در حالی که چنین انتظاری درست و #عقلانی نیست؛ زیرا انسان در چنین حالتی کلکسیونی از عجز، فقر، نادانی و زشتی است که بدون هیچ گونه حرکت و تلاشی از خداوند می خواهد که همة آنها را تغییر دهد. 
    💯چنین تعریفی بتدریج انسان را به #یأس_و_ناامیدی کشانده و چون نمی‌تواند خود را به صورت یک گروه صالح در برابر اکثریت ناسالم حفظ کند به آرامی در فضای تاریک و مسموم محیط پیرامونش هضم خواهد شد. 
    🖊در حالی که انتظارپیوند و ارتباط محکمی با « حرکت » نشاط و شور آفرینی دارد. 

    ⚡️اگر انسان بداند که نجات و رهایی از ظلم ها، تبعیض ها، دردها و ناکامی ها به حرکت، عمل و تلاش امروزش وابسته است بی گمان؛حرکت و تلاشی بی نظیر خواهد کرد
    💠انتظار همراه با حرکت است که انسان را در رسیدن به #نجات، رهایی، نیرومندساخته و او را تا رسیدن نیروها و امدادهای الهی توانمند و صبور می کند.
    👌یعنی باور به نجات همراه با عمل کلید پیروزی است.
    ✨به همین دلیل پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: « بهترین #اعمال امت من، #انتظار فرج است.» بحارالانوار، ج52، ص 122

    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

    موضوعات: درس های زندگی  لینک ثابت [یکشنبه 1395-12-29] [ 11:17:00 ق.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      حریم عشق    

    🍃 در اولین صبح عروسی، زن و شوهر توافق کردند که در را بر روی هیچکس باز نکنند.
    ابتدا پدر و مادر پسر آمدند.
    زن و شوهر نگاهی به همدیگر انداختند. اما چون از قبل توافق کرده بودند، هیچکدام در را باز نکرد.
    ساعتی بعد پدر و مادر دختر آمدند. زن و شوهر نگاهی به همدیگر انداختند…!
    اشک در چشمان زن جمع شده بود و در این حال گفت : نمی تونم ببینم که پدر و مادرم پشت در باشند و در را روشون باز نکنم.
    شوهر چیزی نگفت، و در را برویشان گشود. اما این موضوع را پیش خودش نگه داشت.
    سالها گذشت خداوند به آنها چهار پسر داد.
    پنجمین فرزندشان دختر بود.
    برای تولد این فرزند، پدر بسیار شادی کرد و چند گوسفند را سر برید و میهمانی مفصلی داد.
    مردم متعجبانه از او پرسیدند: علت اینهمه شادی و میهمانی دادن چیست؟
    مرد بسادگی جواب داد: چون این همان کسیست که در هر شرایطی در را برویم باز میکند…!

    موضوعات: درس های زندگی  لینک ثابت [شنبه 1395-12-28] [ 04:40:00 ب.ظ ]

    1 نظر »
    « 1 ... 15 16 17 ...18 ...19 20 21 ...22 ...23 24 25 ... 47 »
     
    •  خانه  
    •  تماس   
    •  ورود